@******دخترونه******@ زندگی با محبت...همین!
|
پدر کودک را بلند کرد و در آغوش گرفت. کودک هم میخواست پدر را بلند کند. وقتی روی زمین آمد، دستهای کوچکش را دور پاهای پدر حلقه کرد تا پدر را بلند کند ولی نتوانست. با خود گفت حتما چند سال بعد میتوانم. 20 ســـال بعد پسر توانست پدر را بلند کند! پدر سبک بود. به سبکی یک پلاک و چند تکه استخوان...
دوستان گلم این وبلاگ شعبه دوم "وبلاگ زندگی همراه عشق " میباشد.حتما بهش سر بزنین*** نظرات شما عزیزان:
سلام.
یه سوال چرا دخترونه؟ما پسرا چی کار کنیم؟ خواهشا یه شعبه ی دیگه اظافه کنین با نام پسرونه. داشت یادم میرفت.اگه بیکار بودین منت سرمون بزارید به وب ما هم بیاین.البته توقع وبی مثل خودتونو نداشته باشینا . |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |